خون انار

walking gets too boring,when you lern how to fly...

خون انار

walking gets too boring,when you lern how to fly...

قدیمی

بعضی وقتا هست که وسط پیانو زدن دلم برات تنگ میشه

از پیانوم خسته میشم,ولش میکنم و صاف میشینم

 پای چپم رو میندازم رو پای راستم

و (مثل اون روزای تو) انگشت شست پای چپم رو محکم میکشم رو انگشت بغلیش

محکم محکم جوری که صدشو بشنوم

یاد اون روزا می افتم

یاد تو و کارات می افتم

خندم میگیره

خنده ی مسخرگی نه

خنده ی ذوق کردن




یاد اون روزامون می افتم و میخندم و میخندم و میخندم.....



پ.ن:چقدر مست عطر لیمو شدیم.....

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد