خون انار

walking gets too boring,when you lern how to fly...

خون انار

walking gets too boring,when you lern how to fly...

loca loca loca

یه دست به افتخار اونیکه فقط اونه که میتونه باهامون همه جا -حتی سر جلسه ی کنکورم- بیاد...!!!

.

.

.

.

.

.

.

.

.

قالب وبلاگم یه مزه ی خوبی میده

مزه ی پارسال رو میده

مزه ی بهترین روزای عمرم...

مزه ی....بهترین مزه ی دنیا که هیچ وقت از زیر زبونم بیرون نمیره!!

من چشام جایی رو نمیبینه اما دلم روشنه....

دلم میخواست شاعر بودم

اون وقت شعر مینوشتم....از زندگیم...از بچگیام....

از "گل ناز"های دنیا....

10 روز مانده...

میرویم که سرنوشتمان را بسازیم!!

خوش به حال اونا که عصرای 5شنبه بساط پارتیشون براهه نه بساط "آزمون فردا...."




پ.ن:خیلی احمقانه است که نمیدونم بساط رو چجوری مینویسن....

پ.ن:دارم توی یکی از بهترین مجتمع های دنیا زندگی میکنم....

کنکوریته

عادت ندارم بدون دلگرمی زندگی کنم

من به نسبت مدت خیلی خیلی کمی از زندگیمو شاید فقط یک شیشمشو زندگی کردم اما همین 1/6 رو هم با دلگرمی یه یه هدف به یه آدم گذروندم

دروغ نمیگم

این اولین باره که دلگرمیم یه هدفه نه یه آدم

من بهش عادت ندارم

نه عادت دارم نه دوسش دارمکاش این روزا -زود تر نه ولی-به خیر و خوشی تموم شه

ماهم بریم سر ادامه ی زندگیمون

من هیچ تصوری از آینده ندارم

یعنی حتی رشته ای ه که دارم این همه براش میخونم مشخص نیست

من فقط دارم میخونم

تا بهترین شرایط رو برای بهترین آینده ای که میتونم داشته باشم فراهم کنم

فقط دعا میکنم به خیر و خوشی تموم شه....

1-دعوت به خیر و نیکی 2-امر به معروف 3-نهی از منکر

اینا این همه ماشین گشت رو از کجا میارن؟

نه....واقعا از کجا میارن؟

فکر میکنم یکی از سخت ترین کار های دنیا شریک جنسی یک مرد بودنه

باور کن

وقتی که این تنها کاریه که میتونی برای یه مرد بکنی....

.

.

.

.

.

دانلود

چند روز پیش تو بی بی سی یه بابایی که من آخرش نفهمیدم کیه اول اومد گفت"ایران نسبت به قبلش خیلی خیلی داره پیشرفت میکنه "

من اینو که شنیدم داشتم شاخ در میارم یارو شعر میگه....

بعدش توضیح داد که" 30 سال پیش تو هر خانواده ی ایرانی یکی حزب اللهی بود یکی چریک بود یکی مارکسیست بود یکی توده ای بود یکی طرفدار شاه بود یکی....اما الان تو هر خانواده ی ایرانی یه پزشک هست یه نقاش هست یه موزیسین هست یه مهندس هست یه نویسنده هست...و همین یعنی پیشرفت....

و من بعد از دو سه روز فکر کردن...."یارو اشتباه نمیگفت"....

.

.

.

شاید....چهارشنبه ها روز خدا است ....چهارشنبه ها روزایین که باید قدرشون رو دونست برای نزدیک شدن به خدا، برای شکرگزاری 

من وقتی که چهارشنبه ها رو از دست میدم مثل آدم کاتولیکی میمونم که تو قرن پونزدهم عبادت یکشنبه اش رو از دست داده و کل هفته اش نفرین شده....

.

.

.

22روز به کنکور ریاضی 91 مانده و همه چیز آرام است....همه چیز....

قطع نامه ها نوشته میشن اما قبل از اینکه خونده بشن یکی میاد و پاره شون میکنه....

.

.

.

.

توی دنیایی که تفریح پسرای عاشقش اینه که برن دور دخترای تو خیابون بچرخن....من کیم که دم از وفاداری بزنم؟؟