خون انار

walking gets too boring,when you lern how to fly...

خون انار

walking gets too boring,when you lern how to fly...

دیوارهای تو همه آیینه اند آیینه های من همه دیوار...


وقتی تو نیستی
نه هست های ما چونان که بایدند

نه باید ها

مثل همیشه آخر حرفم و حرف آخرم را با بغض میخوانم

عمریست لبخند های لاغر خود را در دل ذخیره میکنم

باشد برای روز مبادا

اما در صفحه های تقویم

روزی به نام روز مبادا نیست

آن روز هرچه باشد

روزی شبیه دیروز

روزی شبیه فردا

روزی درست مثل همین روزهای ماست

اما کسی چه میداند

شاید امروز نیز روز مبادا باشد

وقتی تو نیستی

نه هست های ما چونان که بایدند

نه باید ها

هر روز بی تو روز مباداست

آیینه ها در چشم ما چه جاذبه ای دارند

آیینه ها که دعوت دیدارند

دیدارهای کوتاه

از پشت هفت دیوار

دیوارهای صاف

دیوارهای شیشه ای شفاف

دیوارهای تو

دیوارهای من

دیوارهای فاصله بسیارند

آه..
..
دیوارهای تو همه آیینه اند

آیینه های من همه دیوارند



پ.ن:قیصر امین پور

نظرات 1 + ارسال نظر
۳ شنبه 26 تیر 1389 ساعت 12:01 ق.ظ http://301040.blogsky.com

شاید خط آخر بشه گفت
آینه های من همه لای دیواراند!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد