خون انار

walking gets too boring,when you lern how to fly...

خون انار

walking gets too boring,when you lern how to fly...

آرزو های مشترک

دل من قفل شده و معطل یه کلیده 

یکی اونو دزدید و رفت بگو بینم اونو کی دیده 

آخ که چه حالی میده رقصیدن!!چقد حال میده خنگولیت!!خیلی شارژم... 

با اینکه یکی از رفقا بد جور ضد حال زده :| 

اون خیلی عوض شده

نا امید شده دیگه از همه بریده 

من همه ی تلاشم رو براش کردم،هرکاری میتونستم کردم با اینکه در نهایت چیز زیادی از آب در نیومد 

ولی من همه ی تلاشم رو براش کردم تا به اینجا نرسه 

گاهی اوقات خیلی احمقه 

نمی فهمه 

آرزوهای اون فقط آرزو های خودش نیست 

آرزو های منه  

آرزو های استادشه 

آرزو های خانوادشه 

داره آرزو هاشو دور میریزه 

نمیدونه،نمیفهمه 

که اینا آرزو های خودش تنها نیست 

حق نداره آرزو های من و بقیه رو دور بریزه فقط فقط به صرف اینکه نمیفهمه این چیزایی که داره دور میریزه و بهشون پشت پا میزنه آرزو های ما هم هستن  

من همه ی تلاشم رو کردم که به این جا نرسه 

به این مرحله از نا امیدی نرسه 

کاش میتونست بفهمه،کاش اونقدر بزرگ شده بود که بفهمه!  

 دلم میخواست یه بار دیگه ثابت کنه از صفر هم میشه به صد رسید

 ثابت کنه هرکی به 100 رسیده،از صفر شروع کرده تا به 100 رسیده 

هیچ کسی که از 40،50 یا 60 شروع کرده هرگز به صد نمیرسه! 

این حرف من نیست ولی حرفیه که همیشه بهم ثابت شده:آدما تو سختی رشد پیدا میکنن،تو سختی پیشرفت میکنن 

اون حق نداره حالا که در آستانه ی بزرگترین پیشرفت ها است به آرزو های خودش،من و همه ی آدمایی که دوسش دارن پشت پا بزنه

اینارو دارم اینجا مینویسم چون میدونم میخونه 

میدونم همه ی اینارو میخونی پس بهت میگم: 

از حرفات بدم میاد،از نا امیدی هات بدم میاد،از ضعیف بازی هات بدم میاد 

چون فقط بازی هستن 

تو اگه مرد این راه نبودی نباید از اول میومدی تو این کار 

ولی حالا که اومدی باید تا تهش رو بری 

چون اگه بکشی کنار نه من و نه همه ی اونایی که میدونی هرگز نمی بخشیمت!!! 

تو از اولش میدونستی این راه چقدر سخته 

و قراره سختی هایی خیلی خیلی بیشتر از این سختی های فعلی به سراغت بیان 

اما تو حق کنار کشیدن نداری 

می فهمی چی میگم؟؟ 

الان وسط راهی  

یه راه یه طرفه

دیگه حق نداری برگردی  

دور و بر این راه حتی دره ای هم وجود نداره که خودت رو توش پرت کنی

باید تا آخرش رو بری 

چون چیزایی که آرزوی تو هست 

آرزو های ما هم هست 

چیزایی که تو میخوای 

دقیقا هموناییه که من هم میخوام 

همونایی که همه ی دوستای حقیقیت میخوان 

گلبهار....

نظرات 2 + ارسال نظر
دلارام شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 02:31 ق.ظ

ای...! فکر کردم منو میگی. کلی ذوق کردم. گلبهار و نا امیدی؟ عجب جونوریه این دختر! دیدم چرا نوشته بودی میدونم حتما" میخونیا! البته جونور بودن بد نیستا! من یکم حرصم میگیره

گلبهار شنبه 9 مرداد 1389 ساعت 10:47 ق.ظ http://www.tizhooshan1373.blogfa.com

سلام خانومی
واسه من متن مینویسی ناقلا...
منم الان خوبه خوبه اون حرفاموقتی بود!
دارم تلاشمو می کنم که آرزوهای هممون رو تحقق ببخشم
راستی تو بهکیمیا میگی استاد!!!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد