دستمو میگیره تو دستاش و می بوسه
تو چشام زل میزنه و میگه: "به خدا من غیر از تو هیشکی رو ندارم..."
میدونم دروغ میگه
وقتی تو چشاش زل میزنم رد نگاه یه عالم دختر دیگه رو میبینم
برای اونا هم دروغ گفته
منم تو چشماش زل میزنم وبرای اینکه بی حساب شیم دروغ میگم :
"اما من به غیر از تو خیلی ها رو دارم..."
همین دروغ هاست که عشق رو زیبا میکنه
سلام عاطفه.
چطور مطوری؟
خوفی؟
خوب به من چه!
یه سوال داشتم ازت:
میخواستم بدونم امکانات این بلاگ اسکای چطوره؟
تورو خدا بگو .
به خدا من به غیر تو هیشکی رو ندارم. اینو از مطلبت کش رفتم.
هه هه هه....!
تو نخند.چون منم نخندیدم. (هه هه هه.....!) اسم وبلاگمه.
میدونم از وبلاگای گروهی بدت میاد به خاطر همین ازت دعوت کردم بیای وبلاگم بهم بسری.
شاید نظرت عوض شد.
فعلا خداحافظ دوست من.
برو بمیر نکبت...!!
شاید تو راس بگی شایدم نه...
متعجب شدم که چه طوری گذاشتی دوتا آدم این طوری مسخرت کنن...
شاید باید رک میگفتم از اولش...