خون انار

walking gets too boring,when you lern how to fly...

خون انار

walking gets too boring,when you lern how to fly...

یک یادداشت شبانه

من نه از شکستن میترسم

نه از این جاده ی تیره

نمیترسم منو بشکونی

قبلا این کار رو کردی

نمیترسم منو تنها بذاری

این کارو هم قبلا کردی

کلا خیلی کارارو قبلا باهام کردی که باعث شدن الان دیگه در مقابلشون ضد ضربه باشم


یه بار خیلی وقت پیش به یکی گفتم "یادته منو تو قبلا چقدر باهم رفیق بودیم و ...؟!"

"الان حتی حال به هم پی ام دادن رو هم نداریم!!"

اون که یادش نمیومد اما گفت چرا یادمه و بعدش گفت "خب آدما عوض میشن"

با اینکه یادش نمیومد اما خیلی حرف قشنگی زد

شاید من و تو هم وقعا عوض شدیم

تو بهم اطمینان نداری

منم بهت شک دارم

اما تو همچنان ارزششو داری

ارزش خیلی بیشتر از اینارو داری!

دیگه نمیخوام خودمو بهت تحمیل کنم،تو هم اگه از من خوشت نمیاد دیگه حق نداری باهام چت کنی

هیچ کس حق نداره اذیتت کنه،حتی خودت!


از فردا دوباره شروع میکنم سگ کاری!!

5000خیلی کمه....


دلا میگه اگه دوسش داری باید اینو تو رفتارت بهش نشون بدی،باید بدونه که چرا دوسش داری

هه!!مسخره...

خب به نظرت خیلی اوسکلانه نیست من بشینم یه طومار طولانی انشا بنویسم با این موضوع"چرا من شما را دوست میدارم؟!!"


حالم داره از این چس مثقال بازیا به هم میخوره!!


پ.ن:امروز 11 مهر 89 از اخرین باری که من و آرمان باهم حرف زدیم 6ماه گذشت و با این حال یه روز فوق العاده محشر بود!!من و دلا از بس تو جازوه خندیدیم اون عموئه میخواست پرتمون کنه بیرون!!خیلی حال داد :d


پ.ن2:من به مناسبت 6مین ماه جداییمون و به یاد همون روزا کافه گلاسه سفارش دادم.باور کن خیلی شیک و باحال شده بود.فقط اون موقع که ما با هم رفتیم معلوم نبود چی چی توش ریخته بودن :))


پ.ن3:تو منو باور نمیکنی...منو بچه تر از این حرفا،سرخوش تر از این حرفا میبینی.اما خب اینم هست که تو  ذاتا اصلا اونقدر احساسات نداری که بتونی منو درک کنی :d واسه همین از هیچی ناراحت نیستم!!


پ.ن4:تورو خیلی ها دوست دارن،خیلیــا!!

اما خب بازم خیلیا هم بودن که دوست نداشتن

من به اندازه ی تمام آدمایی که دوست نداشتن،به اندازه ی تمام آدمایی که تنهات گذاشتن،دوست خواهم داشت!!!بهت قول میدم...!!


پ.ن5:دلم میخواد تا یه مدت راجع بت هیچی ننویسم.میدونی خیلی دوست دارم اما این روزا واقعا وقت عاشق بازی در آوردن رو ندارم.بذار کنکورمو بدم....

نظرات 1 + ارسال نظر
کامران سه‌شنبه 13 مهر 1389 ساعت 12:08 ق.ظ http://andishgah.blogsky.com/

شما هم که مسه من مشکلاته ع....دارین اما زندگی کلا همینه باید باهاش هم جنگید هم کنار اومد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد