عاطی سردشه
عاطی خیلی سردشه
اون مردی هم که داره زباله های پایین ساختمون رو میگرده هم حتما سردشه
عاطی قبلا فکر میکرد برای گرم شدن به یه نفر دیگه هم نیاز داره اما الان به این نتیجه رسیده که تنهایی،با شوفاژ و سویشرت و ژاکتم ، میتونه خودشو گرم کنه
عاطی گرم شدن میون سرما رو دوست داره
عاطی انار دوست داره
عاطی آیس پک انار، رژ لب انار، کرم انار و عطر انار رو دوست داره
جورابای عاطی یه لنگش سفید و اون یکی لنگش مشکیه
شلوارای عاطی تنگه
خیلی تنگ
و همه ی لباس هاش بدون استثنا یه ته رنگی از آبی نفتی داره
عاطی فمینیستیه که از همه ضد زن های دور و برش ضد زن تره
عاطی به زن بودن خودش توهین میکنه
عاطی شر و ور زیاد میگه
عاطی خوابش میاد
عاطی امروز دقیقا 3ساعت از وقت درس خوندنشو صرف یکی از دوستاش کرد
عاطی از اون آدما است که رگ رفاقتشون خیلی کلفته
عاطی همیشه خوب چوب این رگ رفاقتشو خورده...
عاطی فکر میکنه عاشق یه نفره که دیگه حتی دوسشم نداره
عاطی به جای اون یه نفر دیگه رو خیلی دوست داره
عاطی عاشق زیباییه
عاطی قشنگ نیست ولی عاشق زیباییه
عاطی...
همه میگن عاطی جلفه اما عاطی جلف نیست،عاطی دختر بدی نیست
عاطی ضد زن نیست...
عاطی عاشق پیانوئه
عاطی نمیتونه در مقابل موسیقی لایو جلو خودشو بگیره
باور کن عاطی لوس نیست...
باور کن...
عاطی خسته است...
عاطی نیاز به حمایت داره
عاطی به اغوش باز هیچ کس نیاز نداره اما پس...
پس چرا به حمایت نیاز داره؟
عاطی احمقه
احمق تر از چیزی که کسی تصورشو کنه
عاطی...
پ.ن:نمیدونم چی نوشتم...امید وارم زیادی شر و ور نباشه
خیلی که نه ، یه ذره شر و ور گفتی ...
این همه نوشتی که بگی احمقی ؟؟؟
ایول بابا خوشم اومد ازت
تو راحت فراموش می کنی و بی خبری ازدل هایی که برای تو تنها برای تو می تپند...