کاش درس های من هم مثل مشق های رها بود
تمام شدنی...
فتاده در میان ما جدایی های بسیاری
نه یک نامه ، نه پیغامی ، نه امیدی به دیداری
فتاده در میان ما هزاران صحرا
هزاران کوه سنگین دل ، هزاران دریا
خوشا بر آن پرستویی که پر می گیرد
به آسانی شبی راه سفر می گیرد
. . . .
به چشم من ، تو چون خورشیدی
همه نوری ، همه امیدی
به چشم من ، تو چون خورشیدی
همه نوری ، همه امیدی
به هر جا رفتی ، مبر از یادم
که من هم هر دم ، به یادت شادم
به هر جا رفتی ، مبر از یادم
که من هم هر دم ، به یادت شادم....
کاش گاهی درس هات رو رها میکردی مثل اسم رها...