خون انار

walking gets too boring,when you lern how to fly...

خون انار

walking gets too boring,when you lern how to fly...

چهار ده سالگی

یک پدیده ای هست به نام "دختر چهارده ساله"

چهارده سالگی سنیه که برای تمام عمرم ازش متنفر شدم

بر خلاف تصورم فقط من نیستم که چهارده سالگیمو به  ... دادم

میرم تو نت دنبال وبلاگاشون میگردم میبینم چقدر همشون شکل همن

چه سن مزخرفیه این چهارده سالگی

دختر نیمه بالغ،دختر نیمه بالغ،با تمام خصوصیات یک دختر نیمه بالغ....تف



نمیدونم چرا ولی هر چیشون رو که میبینم دوست دارن شاعر بشن!

جدا از اون که عاشق بریتنی هم هستن....

جدا از اون که بزرگترین آرزوشون موبایل داشتنه و جدا از اون که معمولا با یکی دوتا از دوستای صمیمیشون یه دوست پسر مشترک دارن


و جدا از تمامی آرزو های مزخرفشون....جدا از همه ی اینا...دوست دارن شاعر بشن!!


دوباره دارم قصه مینویسم

نه راجع به یه دختر 18 ساله

راجع به یه دختر 14 ساله!!

رها به چهارده سالگی نزدیکه و من نمیخوام چهارده سالگیشو مثل من بگذرونه....



کاش میتونست بفهمه چقدر دوست دارم...

نظرات 1 + ارسال نظر
دلارام پنج‌شنبه 4 اسفند 1390 ساعت 04:58 ق.ظ http://bogzaarbogzarim.blogfa.com

عاطی من 14 سالگیمو دوست دارم! 12 سالگیه اونیکه تو میگی :P .. اونم دوست دارم! عاطی اصلا" دختر یا پسر .. 12 یا 14 سن خیلی باحالیه.. اصن ناراحت نشو اگه رها مثه بقیه ی 14 ساله ها شد!
اما اگه تفاوتی داشت کمکش کن که تو اجتماع آسیب نبینه و از اون تفاوتش جهت خوب.. جوری که حال کنه و بقیه اذیت نشن و اذیتش نکن استفاده کنه...
:*

حالا که رفتی چقدر بیشتر از بودنت منو میبینی....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد