خون انار

walking gets too boring,when you lern how to fly...

خون انار

walking gets too boring,when you lern how to fly...

 به اشتباهات همیشگیم عادت کردم

من عادت دارم زود قضاوت کنم

زود تصمیم بگیرم

راجع به مردم اشتباه  فکر کنم و مطمئن باشم که فکرم درسته و هرگز به ذهنم نرسه شاید اشتباه میکنم

تو زندگیم همیشه از ایت ضربه خوردم و دیگه از از جلوشو گرفتن خسته شدم

شاید بعضی چیزا واقعا دست آدم نباشه...



یکی از شادی هام تو زندگی اینه که تنها نیازم به مردا نیاز محض جنسیه

و این یعنی حالا حالا ها کارم به هیچ مردی گیر نمیکنه...


و من اشتباه نمیکنم...

میکنم؟


مهسا میگه وقتی با سامان مقایسه اش میکنی مطمئن میشم

مهسا میگه بیا دوست باشیم

مهسا میگه....


مهسا راست نمیگه


من راست میگم












من هیچ وقت راست نمیگم

صد افسوس....

نظرات 1 + ارسال نظر
دلا یکشنبه 7 اسفند 1390 ساعت 02:45 ب.ظ

آره عاطی بیشتر میبینمت :) بهت افتخار میکنم! که وبلاگت سر پاس...
عاطی 18 سالته ، خب؟
دوتااز مسن ترین آدمای فامیلتون چند سالشونه؟؟
عاطی جان میدونم واسه تو هم آدما مهمن... قربونت برم عاطی .. این اسم دلا رو خیلی دوس دارم!! ;)
آدما رو نمیشه شناخت ولی میشه حدس زد چیشون به تو میخوره. یا تو با چیشون حال میکنی و اونا با چیت حال میکنن
بقیه شو بعد میگم ;)
:*

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد