خون انار

walking gets too boring,when you lern how to fly...

خون انار

walking gets too boring,when you lern how to fly...

بیهودگی

من دوساله که دارم این وبلاگ رو مینویسم و تازه رسیدم به جایی که دوسال پیش مردم بودن

این هویت اجتماعی که دارم تف کمشه ، باید به فاکش داد

چقدر دلم یه دوست بزرگتر عاقل میخواد

نه یه رفیق دیوونه تر و الاف و احمق تر از خودم یا یه آقا بالاسر که گند بزنه به تمام علایق و انگیزه هام

یکی به من گفت طاعون رو بخون درست میشه

چرا نشد....:(

.


.

.

.

یکی هم اومد به من فیس بوک رو پیشنهاد کرد!!!(بیااا)

آخه من اگه حوصله ی جماعت و جامعه رو داشتم که اونجوری تک تک رفیقامو پر نمیدادم!!

نظرات 1 + ارسال نظر
علی دوشنبه 26 تیر 1391 ساعت 07:50 ب.ظ http://saba1359.blogsky.com/

سلام...
یه سرنوشت مشابه هم...
اما رفیق دانا نعمتیه واقعا به قول شاعر
زود بهتری جوی فرصت شمار که با چون خودی گم کنی روزگار
راستی این حرفها را در مورد خودتون نزنید شما دختر با شعوری هستید.
شاد باشید و سلامت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد